این روزها درفضای غبار آلود سیاسی کشور، اظهار نظرهایی از برخی سیاسیون به گوش میرسد که بسیار باعث تعجب است. بنظر میرسد برخی از گرم بودن سر مردم به مسائل اقتصادی سوء استفاده کرده و مواضعی می گیرند که به خیال خود در آینده سیاسی کشور، جایگاه خود را تضمین کنند وشاید هم با نیّات دیگر.
وقتی ریش سفید اصول گرایان، کروبی و موسوی را برادر خطاب کند و آنها را مجرم نداند و دیگری بگوید که به این آقایان نسبت ناروای فتنه گری نمی دهیم و دیگری بگوید که سران فتنه می توانند با عذرخواهی به نظام بازگردند و یا آغوش نظام برای آنها باز است و دیگری شرط حضور خود در انتخابات را حضور سران فتنه قرار دهد و... و عده ای هم به تایید آنها بپردازند، انگار باید خود را برای گام هایی بلندتر از سوی این طیف آماده کنیم. گام هایی بسوی تطهیر سران فتنه و احتمالا بازگرداندن آنان و یا حداقل اعوان و انصارشان به صحنه سیاسی کشور.
این جملات را با دقت بخوانید :
" اساسا تمایل به صلح با ظالمان و مفسدان، گرایش پلیدی است که اگر در روح یک انسان مؤمن رسوخ کند، ایمان او را به تباهی خواهد کشید. این گرایش پلید می تواند کار مؤمنین را به آنجا بکشاند که حاضر شوند برای دل خوشی دشمنان بشریت و یا به دلیل عافیت طلبی، سر از بدن فرزندان پیامبر خدا جدا کنند. و اینها همه ناشی از آن است که خدا با چنین افرادی دشمن می شود، کسانی که برای « رضایت و غضب ظالمان » بیش از «رضا و غضب الهی » حساب باز می کنند، و در قبال حفظ عافیت خودشان ابایی ندارند که بستر گسترش و تحکیم قدرت ظالمان را فراهم کنند.
بسیاری از اوقات این وضعیت خطرناک روحی (تمایل به صلح با ظالمان)، از یک رودربایستی ساده با ظالمان و یا یک عافیت طلبی به ظاهر معقول آغاز می شود. خداوند متعال، مؤمنانی را که تمایلی به مفسدان پیدا می کنند، به سادگی کنار می گذارد و دسته دیگری را جایگزین آنها می کند. خداوند متعال در آیه 54 سوره مبارکه مائده با صراحت به این معنا اشاره می کند و با اوصافی که برای قوم جایگزین می آورد، در حقیقت علت کنار گذاشتن قوم اول را بیان می فرماید و آن چیزی نیست جز کوتاه آمدن در برابر دشمنان خدا و ترسیدن از سرزنش سرزنش کنندگان:
«یا ایها الذین امنوا من یرتد منکم عن دینه فسوف ... »
" ای کسانی که ایمان آورده اید! هر کدام از شما از دین خود بازگردد، خداوند قومی را ( بجای شما ) می آورد که آنها را دوست دارد و آنان نیز او را دوست دارند، در برابر مؤمنان متواضع و در برابر کافران سرسختند.در راه خدا جهاد میکنند، و از سرزنش و ملامت هیچ ملامت گری نمی هراسند. این، فضل خداست که به هر کس بخواهد می دهد و خدا دارای فضلی وسیع و علمی وصف ناپذیر است.»
مؤمنانی که خدا آنها را رها می کند و گروه دلیر دیگری را جایگزی آنان می کند، همان تمایل پیدا کرده های به دشمنان خدایند که به هزار بهانه مصلحت جویی کرده اند و دشمنی با دشمنان بشریت را کنار گذاشته اند...
بعضی ها حتی بدشان نمی آید که بین خدا و دشمنان خدا هم داوری یا میانجی گری کنند. آن قدر به بهانه مصلحت اندیشی و پیروی از دستورات عقل، عاقل مآب می شوند که میانه روی بین حق و باطل! را برمی گزینند، به همین دلیل به آرامشی که نتیجه بی غیرتی است، دست می یابند. آنها برای توجیه عافیت طلبی خود، از بهانه های واهی نظیر « امکان هدایت » و « نوع دوستی » هم استفاده می کنند. غافل از آنکه خداوند متعال، بسیار پیش از اینها، هدایت پذیر نبودن ظالمان را اعلام کرده و آنها را از هدایت ظالمان ناامید کرده است. ( انّ الله لایهدی القوم الظّالمین ) "
بخشی از کتاب انتظار عامیانه،عالمانه،عارفانه-علیرضا پناهیان- صفحه 121 الی 126
البته قطعا مقصود از این مطلب این نیست که بخواهیم تمامی افرادی که در ابتدای متن آمد را متهم به "متمایل به ظالمان بودن" کنیم. ولی این می تواند هشداری باشد برای این افراد و دیگران که مراقب حرکات ، رفتارها و سخنان خود باشند تا در این مسیر قدم ننهند. انشاالله
کلمات کلیدی : سیاسی